mardi 11 novembre 2014

چگونه سازمان جاسوسی الله به برکت دلارهای نفتی توانست افکار پنهان ضد اسرائيلی در غرب را فعال کند؟ چرا مافياى جهانى پترو دلار ضد اسرائيل عمل مى كند؟ فرق ميان روشنگر و روشنفكر و انديشمند و دانشمند

نوشته سیاوش اوستا
 چگونه سازمان جاسوسی الله به برکت دلارهای نفتی توانست افکار پنهان ضد اسرائيلی در غرب را فعال کند؟ چرا مافياى جهانى پترو دلار ضد اسرائيل عمل مى كند؟ فرق ميان روشنگر و روشنفكر و انديشمند و دانشمند


در حالى كه هر روز نيروها و شخصيت هائى از پايوران نظام اسلام ايران از اين تفكر و حكومت جدا شده و يا بر عليه آن عصيان مى كنند و يا به گوشه خلوت مى روند. سيدعلى خامنه اى در تلاش است تا نيروهاى نوينى را در خارج از ايران تحت لواى ولايت فقيه خود درآورد.
وى همراه هديه چند ميليون دلارى اسكناس هاى جاسازى شده در جعبه هاى تابوت گونه كه براى سيدحسن نصرالله به سوريه و پس از آن به لبنان فرستاد از حسن نصرالله خواست كه به خرابى هاى جنگ در لبنان دست نزنند و ساختمان هاى جديد را در مناطق ديگرى از نو بنا كنند و تمامى ويرانى ها را دست نخورده نگه داشته و تبديل به موزه كنند، تا اين خرابى ها در تاريخ بماند. معمولاً موزه ها را در ساختمان هاى دربسته مى سازند اما دهها روستا و شهر و دشت و دمنى كه در لبنان ويران شده است را چگونه مى توان موزه ساخت. پرسشى است كه شايد كمتر كسى بتواند از رهبر جمهورى اسلامى بپرسد؟
اما در نماز جمعه هفته گذشته و پيش از آغاز رزمايش گسترده نظامى ملاها در ايران، على خامنه اى آب پاك را روى دست جهانيان ريخته و تأكيد كرد كه ايران اتم را به اين سادگى ها رها نخواهد كرد و چه بسا در مانورهائى كه انجام مى دهند يك جوكر از برخوردار بودنشان از اتم رو كنند.
*اما امروزه شاهد آنيم كه هر روز روشنفكران و دانشمندانى كه سال ها از پايوران اساسى نظام اسلامى بوده اند از آن جدا مى شوند. نمونه بارز آنها دكتر عبدالكريم سروش است، شخصيتى كه در سال هاى ۶۰ ناجى نظام و تفكر اسلامى در بحث هاى تلويزيونى با احزاب چپ بود مدت هاست كه در هر يك از سخنرانى هاى خود ضربه اى محكم بر پيكر نظام و تفكر و ايدئولوژى حاكم فرود مى آورد به گونه اى كه اخيراً رسماً اعلام كرد كه تشيع هيچ سازشى با دموكراسى ندارد و براساس ديكتاتورى پايه نهاده شده است. اينبار دكتر سروش فراتر از نظام اسلامى و ولايت فقيه حاكم رفته و خود تشيع را نشانه رفت.
دكتر سروش با هدايت و مديريت محمدعلى ابطحى از چند ماه پيش در تدارك برگزارى يك همايش پيرامون «مدرنيته و دين» بودند كه پنجشنبه گذشته در حسينيه ارشاد تهران برگزار شد. دكتر سروش كه تعدادى از دانشمندان غير ايرانى را براى اين كنفرانس دعوت كرده بود يكبار ديگر از رژيم رنجيده شد زيرا به مهمانان او و ابطحى ويزاى ورود به ايران را ندادند و از همه مهمتر اين كه وزارت كشور و اطلاعات شب قبل از برگزارى كنفرانس با ابطحى تماس گرفته و از او خواستند تا سروش را از ليست سخنرانان حذف كند زيرا نخواهند توانست امنيت او را در حسينيه ارشاد تأمين و تضمين كنند روز برنامه هم تعدادى جلو حسينيه ارشاد عليه دكتر سروش شعار داده و عليه او شعارنويسى مى كردند. لذا سروش ناگزير شد تا متن سخنرانى اش را به فرزندش واگذار كند تا در ارشاد بخواند. اما كنسرت ابطحى در ارشاد حسابى گرفته بود زيرا دو برابر گنجايش حسينيه مردم در محل حاضر شده بودند كه البته امت حزب الله را كه عليه سروش شعار مى دادند را نيز شامل مى شد و همين امت از ساندويچ هاى اهدائى به مدعوين نيزبهره بردند. اما يك شخصيت بسيار مشهور در ميان انصار غايب بود و آن كسى به جزمسعود ده نمكى نيست. هر چند ده نمكى حدود دهسال است كه انصار حزب الله را ترك كرده و كسى جز اين قلم در سال ها پيش اين راز را برملا نكرد. اما هنوز برخى از رسانه ها ده نمكى را وابسته به حزب الله مى دانند و نمى دانند كه او نيز از جمله پايوران ديروز اسلام سياسى است كه سال هاست به صف روشنگران و حتى افشاگران نظام پيوسته است. فيلم مشهور فقر و فحشاى او همه را دچار حيرت كرد به گونه اى كه بسيارى باور نمى كردند كه آن فيلم كار او باشد.
ده نمكى رسماً چندى هفته پيش اعلام كرد كه از دهسال پيش با حزب الله رابطه اى ندارد. وى حتى پيشنهاد وزارت ارشاد احمدى نژاد را هم نپذيرفت و به طور جدى وارد دنياى سينما گشته و پس از موفقيت فيلم هاى او چون فقر و فحشاء و كدامين استقلال كدامين آزادى اينك «اخراجى ها» را كليد زده است كه يك فيلم سينمائى ۱۲۰ دقيقه اى بسيار خنده دار است با برخوردارى از يك تهيه كننده پولدار و هنرمندان مشهورى چون «اكبر عبدى» و مريلا زارعى. گويش ده نمكى هم اين روزها صد در هزار تغيير كرده است. از چاكرتيم و دمت گرم و صفاتو عشقه بگير تا اين كه يزدان نگهدارت باد و جهان جز عشق نيست و غيره... جدا از اين كه اينگونه ديالوگ ها در فيلم «اخراجى ها» آمده است در برخوردهاى روزانه نيز ده نمكى با گروهش از همين نوع گويش استفاده مى كند و با خانم ها هم دست مى دهد و مى گويد آن ده نمكى سال هاى فشار مرد، اينك اين ده نمكى صددرصد سينمائى است. اينجاست كه پى مى بريم كه بريدگان از نظام اسلامى ۲نوع هستند نوعى كه به محض روشن شدن بسان ديگر روشنفكران، انسان هائى مى شوند كه نقش مهمى در تحول آفرينى جامعه ندارند. اما روشنگر هر كارى كه بكند هدف افشاگرى و روشنگرى را دنبال كرده و به بارور شدن و پويائى انديشه ها كمك مى كند. فرق انديشمند و دانشمند هم در همين است. استادانى هستند كه معدن و مخزن دانش هستند اما گوئى همه آن دانش در گاوصندوقى نهفته است كه هر از گاهى درب آن براى پرداخت مخارجى، بازمى شود.
اما انديشمند كسى است كه پس از بارورى و پويائى يافتن انديشه اش اين را به ديگران نيز منتقل مى كند و اين روشنگران و انديشمندان هستند كه نوپردازى مى كنند و خلاقيت دارند و راه هاى نوينى را در تاريخ بازمى كنند كه حتى از هزاران استاد و دانشمند و روشنفكر ديروز نيز جلو مى زنند.
مثلاً شما ببينيد كه با آمدن و رفتن دولت ها، مسئولين جابجا مى شوند اما كمتر مسئولى پيدا مى شود كه مثلاً با آمدن دولت و يا رئيس جمهور جديد به عنوان اعتراض پست خود را ترك كند و حتى برخى به اين مسئله فكر نمى كنند كه امكان دارد اكيپ جديد، قديمى ها را اخراج كنند. پس اكثريت قاطع براى حفظ پست خود تلاش مى كنند اما مثلاً آمدن اين احمدى نژاد به رياست ايران اسلامى آنقدر براى بعضى ها ننگ آفرين بود كه فورى استعفاء دادند.
يكى از مسائل مورد گفتگو در محافل نظام اسلامى به اخراج يك كارمند سفارت در فرانسه مربوط مى شود. دو ماه پيش از اين كه ميردامادى در تهران دبيركل حزب مشاركت بشود يك ميردامادى ديگر با نام كوچك سراج الدين كه چند پست در سفارت داشت به اتهام نوشتن مقالاتى عليه احمدى نژاد و وزراى او در روزنامه هاى تهران اخراج شد. يكى از اين مقاله ها به تمسخر وزير حاج محمود مربوط مى شد. وزير طى سفرى به پاريس از دانشگاه سوربن ديدن مى كرده است و طى گفتگو با رئيس دانشگاه، مى گويد ما خوشحاليم كه آقاى صمدى كه ايرانى هستند در اينجا كرسى دارند. رئيس دانشگاه مى گويد ما همكار ايرانى داريم اما فردى بنام صمدى در ميان اساتيد ما نيست. آقاى وزير پافشارى حزب اللهى مى كند و حتى مترجم به او مى گويد: آقا ول كن. ما هم مى دانيم كه استادى بنام صمدى در سوربن كار نمى كند. آقاى وزير كه تمايل به عقب نشينى نداشته دست رئيس دانشگاه را گرفته و ۲۰ تا ۳۰نفر هم پشت سرش راه مى افتند و به سالنى وارد مى شود و آفيشى را روى درب سالنى نشان مى دهد و مى گويد پس اين نام آقاى صمدى اينجا چكار مى كند؟
-شنبه به فرانسوى مى شود SAMEDI (سامدى)... عين ماجرا را سراج الدين ميردامادى در روزنامه در تهران با امضاى خودش مى نويسد و اين روشنگرى موجب اخراج وى مى شود.


چگونه سازمان جاسوسی الله به برکت دلارهای نفتی توانست افکار پنهان ضد اسرائيلی در غرب را فعال کند؟
چرا مافياى جهانى پترو دلار ضد اسرائيل عمل مى كند؟



پس از شكست حمله به حزب الله، اسرائيل از يك خواب تاريخى بيدار شد. «فراتر از كينه و دشمنى ضد اسرائيلى كه در ميان كشورهاى عربى اسلامى وجود دارد، در ميان بخشى از ساكنان سرزمين غرب، (اروپا و آمريكا) و به ويژه مافياى جهانى نفت نيز مى توان دشمنى پنهان با اسرائيل را جستجو كرد.» در قرن بيستم مافياى جهانى نفت روى بخشى از كشورها سرمايه گذارى سياسى مى كرد و با كمك هاى نظامى و ساختن پايگاه هائى از ايران تا اسرائيل و تركيه و پاكستان و خليج فارس و عربستان سعودى از منافع مافيائى خود در خاورميانه پشتيبانى مى كرد، اما در پى سقوط كمونيسم و پديد آمدن انديشه ها و تفكرات رنگارنگى (از اسلام سياسى، از نوع خمينى گرفته تا المهدى سودان و القاعده بن لادن و يا چچنى ها، مافياى نفتى جهان چاره اى نداشت كه سربازان و نيروهاى نظامى خود را وارد مناطق نفت خيز كند) و چون پايه و قاعده و اساس نخست و پايانى «بيزنس و مافياى جهانى نفت فقط و فقط «نفت و دلار» است هر انديشه و ايدئولوژى و دين و مذهب و آئينى كه موافق اين راه باشد در خدمت گرفته مى شود و هر چه مخالف منافع جهانى آنها باشد يا رها شده و يا به گونه اى تضعيف مى شود. وقتى در سال هاى ۹۰ اسلامگرايان در الجزيره انتخابات را برنده شدند، وارثان استعمار در اين كشور و ژنرال هاى يادگار انقلاب سوسياليستى ولائيك الجزاير در جهت حفظ منافع جهانى مافيائى نفت برخلاف آراء ميليون ها نفر در برابر اسلامگرايان ايستاده و شيخ عباس مدنى و يارانش را زندانى و انتخابات را ناديده گرفتند. نتيجه آن كشتار بيش از ۲۰۰ هزار نفر الجزايرى بود در درگيرى هاى اسلام سياسى با ارتش و پليس حكومتى اما اسلام سياسى نتوانست قدرت را به دست بگيرد.
حالا چگونه اروپائيان از به قدرت رسيدن حماس در فلسطين و حزب الله در لبنان از طريق انتخابات پشتيبانى كردند و دشمنان قسم خورده اسرائيل را در بيخ گوشش به قدرت رساندند. اين مسئله اى است كه اسرائيل به عمق آن پى برده و آگاه شده است كه انديشه و تفكر براندازى دولتى كه توسط سازمان ملل به رسميت شناخته شده است و انسان هائى چون بن گورين و گلداماير و اسحق شامير و مناخيم بگين براى آزادى و استقلالش با استعمار پير انگليس سال ها جنگ چريكى كرده اند، تنها مختص سعودى ها و سورى ها و ملاهاى تهران و فلسطينى ها نيست. تفكر نازى و ارمغان شوم هيتلر همچنان آتشى زير خاكستر است كه در غرب وجود دارد.
بدين روى همچنانكه اسرائيل بدون اجازه قبلى در تله غرب و سعودى ها افتاده و به لبنان حمله كرد، اينبار خودش طرح حمله و براندازى دو حكومت سورى و ايرانى را روى ميز كارش دارد.
افسانه حمله پر شتاب اسرائيل به لبنان را بسان يك «رمان پليسى» مى توان اينگونه شرح داد:
-جمهورى اسلامى مشكل انرژى اتمى را با غرب دارد.
-عربستان سعودى از شورش هاى شيعيان كشورش شب ها خواب ندارد و هر چند به حسن نصرالله كمك مالى مى كند، اما از وجود حزب اللهى هاى سعودى در ميان لبنانى ها باخبر است و مى داند كه پرداخت اين دستخوش ها به حسن نصرالله مانع شورش هاى شيعى در عربستان نخواهد شد.
-گروه محمود عباس كه با پيروزى حماس در انتخابات توليت ۵۰ساله به جان و مال و دهش هاى فلسطينى را از دست داده است، خواب آسوده را از دست داده است.
به ناگاه اطلاعاتى محرمانه و دست اول از چند كشور (مصر، سعودى، فلسطين و...) روى ميز دولت جوان و كم تجربه اسرائيل قرار مى گيرد:
-حزب الله دو تا سه هزار نفر بيشتر نيستند.
-پايگاه هاى آنها در فلان و فلان جاها در صور و صيداو بقاع است و با يك حمله ۴۸ساعته فاتحه حزب الله براى هميشه خوانده خواهد شد. تمامى كشورهاى اسلامى منطقه (به جز ايران و سوريه) و غرب از اين طرح حمايت مى كنند.
سازمان هاى اطلاعاتى و امنيتى اسرائيل و فرماندهان ارتش اين كشور و آقاى موسى قصاب رئيس جمهور، با طرح حمله شتابزده به لبنان مخالفت مى كنند، اما حمايت جهانى از اين عمليات موجب شد تا دولت جوان و كم تجربه جديد اسرائيل كار را شروع كند...
امروز اسرائيل بسان بسيارى از هم ميهنان آگاه ما به اين نتيجه رسيده است كه براى كندن غده سرطانى اسلام سياسى در جهان كه از يك سو هدف اصلى و اوليه آن نابودى اسرائيل است و از آن سو فشار و سركوب و كشتن آزادى و آزادانديشى در سرزمين هاى خود مى بايست آستين ها را بالا زده و يك كار ريشه اى انجام داد و كار ريشه اى بسان حمله به افغانستان و عراق نيست كه رهبران اصلى خشونت مشغول فعاليت باشند و درگيرى ها سالها ادامه يابد. اسرائيل تجربه فلسطين و نبرد با رهبران آنها را پشت سر دارد. او اهداف را مشخص مى كند و رهبران خشونت طلب را نشانه مى رود و از كشتن و بازداشت آنها نيز ترسى ندارد. لذا طرح عمليات ضد ملاها و سوريه بدينسان است كه در يك هجوم چند روزه حدود هفت تا ده هدف مورد حمله گسترده قرار مى گيرد:
۱-بيت رهبرى ۲-كاخ رياست جمهورى ۳-مجلس خبرگان ۴-مجلس شوراى اسلامى ۵-شوراى نگهبان ۶-مجمع تشخيص مصلحت نظام ۷ و ۸ و ۹ و ۱۰-چند هدف اساسى در مشهد (توليت آستا تقدس) و قم خواهد بود.
باخت اسرائيل در لبنان يك بازى مقدماتى بود براى به دست آوردن يك پيروزى بزرگتر در عملياتى گسترده تر.
در بخشى از محله هاى مشهد، وقتى بچه هاى هشت و نه و دهساله با هم تيله بازى مى كردند، اگر تازه واردى بين بچه ها بود، در بازى هاى اوليه به عمد چند بازى را بچه هاى قديمى به تازه وارد مى باختند، تا طرف تشويق بشود در روزهاى آينده با دستى پرتر و شوقى گسترده تر به بازى بيايد و احساس خودبزرگ بينى داشته باشد تا شرط ها را بالاتر ببندد. حالا هم پيروزى بازى بچگانه حزب الله كه از تهران تا لبنان و سوريه را شاد كرده است. فردائى را در پيش دارد كه اگر «مافياى جهانى پترو دلار» چوب لاى چرخ اسرائيل نكنند طرح «نوروز خونين» عملى خواهد شد و اهداف مشخص مورد حمله قرار خواهد گرفت.


آقاى اولمرت نخست وزير اسرائيل در پيام سال نو يهودى فاش ساخت كه با عربستان سعودى در تماس پنهان است براى استقرار يك صلح پايدار.
هم ايشان در هنگامه جنگ با لبنان نيز فاش ساخته بود كه كشورهاى عربى موافق سركوب و نابودى حزب الله لبنان بوده اند.
در رابطه با اعتراضات گسترده در اسرائيل در مخالفت با جنگ اخير و تعيين هيأت هاى مختلفى براى تحقيق و پژوهش، به گوش ها رسيده است كه در هجوم به لبنان، اسرائيل يكى از قدرت هاى جهانى در تله سعودى ها افتاده بود و به گونه اى اين جنگ از طرف كشورهاى عربى با حزب الله عملى شده بود، حتى يكى از شخصيت هاى اسرائيلى حمله به لبنان را با حمله عراق به ايران مقايسه كرده و گفته بود آن حمله نيز از سوى تمامى كشورهاى عربى حمايت مى شد. جريان جنگ لبنان فردائى وخيم تر از امروز را در پى خواهد داشت جدا از خرابى ها و كشتار در لبنان مردم اسرائيل نيز زيان هاى بسيارى ديدند.
بيش از ۲۰۰۰ خانه ويران شد و حدود ۵۰۰۰ نفر بى خانمان شدند، ۱۵۰نفر كشته و حدود ۲۵۰هزار نفر در خطر بى كارى قرار گرفتند. اينها همه جدا از هزينه هاى سنگين نظامى بود كه تا به امروز اسرائيل نتوانسته است رقم دقيقى از آن ارائه دهد.
هر چند در ۶۰سال پيش كه سازمان ملل رأى به تقسيم فلسطين داد هرگز اعراب گمان نمى كردند كه در صورت عدم پذيرش قطعنامه سازمان ملل شش دهه خواهد گذشت و مشكل فلسطين حل نخواهد شد. به ويژه اين كه در آن هنگام ۲۳ كشور از ميان ۵۵ كشور رأى دهنده براى تشكيل دولت اسرائيل يا رأى مخالف و يا ممتنع داده بودند كه در ميانشان به جز كشورهاى اسلامى و ايران شاهنشاهى، يونان و انگليس و چين و يوگسلاوى و مكزيك.... نيز به چشم مى خوردند. اما هيچيك از كشورهاى غير اسلامى مخالف و يا ممتنع تلاش علنى و دشمنى آشكارى عليه اسرائيل انجام ندادند. ولى كشورهاى اسلامى مرتب از گروه هاى تروريستى فلسطينى حمايت كرده و مى كنند و حتى همين عربستان سعودى كه به خون حزب الله تشنه است به حزب الله لبنان كمك كرده و مى كند كه مجامع جهانى اينگونه كمك ها را نوعى ترس آن كشور از حزب الله قلمداد مى كنند. اين كه روز جمعه گذشته حسن نصرالله توانست صدها هزار نفر را در لبنان جمع نموده و برايشان سخنرانى كند و از هجوم اسرائيل نهراسد را صاحبنظران نوعى سازش با اسرائيل دانسته و گمان مى رود كه كلاً از اين پس حزب الله لبنان عمليات نظامى خود را بر عليه اسرائيل متوقف و بيشتر روى رژيم هاى سنى و وهابى منطقه سرمايه گذارى خواهد كرد.
كشورهاى منطقه بايد به اين مسئله واقف باشند كه در صورت رعايت حق وجود و رسميت دولت اسرائيل نه تنها صلح و آرامش به منطقه بازخواهد آمد كه از نظر اقتصادى نيز خاورميانه شكوفاتر از هر هنگامى خواهد شد. اما كو گوش شنوا و خرده دانشى كه با كند و كاو در لابلاى تاريخ كينه و دشمنى تاريخى كشورهاى مقتدرى كه ۶۰ سال پيش با تشكيل دولت اسرائيل مخالف بودند را جستجو كند تا دست كم مردم سرزمين ما وارد آن بازى تحميلى نشوند و به جاى دوستى با فرزندان آدم و ابراهيم با آنها دشمنى كور و جاهلانه داشته باشند براى خوشايند قدرت هائى كه رشد صلح جويانه اسرائيل در منطقه برايشان زيان آور است و حتى خود فلسطينى ها نيز كه در سال ميليون ها دلار درآمد كاركردن در اسرائيل را داشتند مدت هاست كه از آن محروم شده و وجوهات نفتى و يا فقر و تهيدستى ارمغان آنها بوده است.



David ABBASI Politicologue, Islamologue, Historien, Ecrivain, Spécialiste du Monde Musulman 
Auteur de +120 ouvrages et 5000 Articles et + 3000 Heures d'émissions Radio Télévise . David ABBASI, est aussi Président de l’institut Awesta, PersianCnn , Zoroastriens du Monde 
Rénovateur et inventeur des idées pour une laïcité mondiale et la spiritualité individuelle. Il est à l’origine de l’utilisation du mot «Islam Politique» depuis 1980 … 

David ABBASI  Écrivain, Historien Franco-Perse (Son Nom en Persane Siyavash AWESTA) سیاوش اوستا     

Envoyez vos invitations pour interventions radio télévisée ou conférences ou colloques: david@abbasi.fr

La chaine international de la télévision Alarabya a déjà diffuser un repartage  de 1 heur sur David ABBASI, a annoncer que Plusieurs menace et complot contre David ABBASI écrivain Laïc a été joué . Mr David ABBASI depuis 35 ans grâce a ses écrits et ses émission radio télévise en Français et en Persane a éclairer le monde et a obtenue plusieurs encouragements de la parte de 4 Président de la république français, et beaucoup distinctions …David ABBASI est inventeur de mot islam politique et c'est lui qui a écrit et proposer l'Islam de France    Regardez les dernières émission télévisé de Mr David ABBASI

Tel: 00 331 45 63 02 63 + 336 87 81 61 44 -Adresse: David Abbasi 66 CHAMPS ELYSEES 75008 Paris France

0 commentaires:

Enregistrer un commentaire

Abonnement Publier les commentaires [Atom]

<< Accueil